باز هم من ماندم
و
نیازم به سکوت،
همهمه ها
و
فریادهای بی پایان،
حرفهای....... نزده،
اشکهای............ نریخته،
صدایی ....................که حتی گوش خودم هم نشنید،
ناله هایی.............................................. که دلی را به درد نیاورد،
حتی،
دل درد اشنای خودم را
باز هم، من ماندم و سکوت
باز هم،
سکوت ماند............ و سکوت........................................................
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
وقت بخیر نوران عزیز
پاسخحذفبازهم زیبا اما باز هم با درون مایه ی دلتنگی.
زیبا بود
موفق باشی
در ضمن با اجازت ، وبلاگ زیباتو با نام spotlight لینک کردم
پاسخحذفبا امید به اینکه در آینده بیشتر با هم ارتباط داشته باشیم.
mage ashki ham bara narikhtan baghi monde?
پاسخحذفهیشه اینطور نیتکه صمیم به سکوت بگیریم . زمانی هست که جز بهت و سکوت .....و مرگ چیزی نمی مونه .
پاسخحذفتوي همين سكوتهاي شيرين با چاشني تلخي چيزهاي زيبايي مي بيني كه تصورش هم نمي كردي.
پاسخحذفشهلا