۱۳۸۷ بهمن ۲۸, دوشنبه

نور سکوت

بعضی وقتها نگفتن خیلی سخت تر از گفتن هست
سکوت دردی جانگداز میشه
که هر لحظه اش مثل تحمل هزاران زغال افروخته بر زخم
روح را به درد می آورد،

اما اگر
فقط اگر
بتوان در آن لحظات ناب دردآلود
سکوت کرد،
آنچه را که باید آموخت
آموخته خواهد شد،

به عجیب ترین شکل ممکن
از طریق نگفته ها
از طریق نشنیده ها،

با ابزاری بس شگفت
با دل،

که عجیب آموزگاریست
سکوت،
وچه زیبا لحظه ایست در
دل،

آنگاه که در نور سکوت
اموزگار و آموزه گیر
در دلی کوچک که وسعت دنیا را دارد
یکی شوند،

۴ نظر:

  1. نوران نازنین
    نوران سبزخواه
    از زیبایی پرسش ات ، نگاه روشن ات به زندگی را می شود خواند . از شوق ات ، خوشدلم . که شیرینی می آوری و نور ، و بار تلخی می بری و تیرگی .
    نمی خواهم غمسرایی کنم و مویه گری ، که رسم پاسخ به آنکه دعوت به سبزی می کند ، نه چنین است . تخته سیاه هم مثل همه ی دیگران برای یک چکه گوارایی ، گلویش خشک می شود ... ولی واقعیت " چنگ اندازانه " است ... زمانی ست " اینجا "که خستگی ات را هیچ جور نمی توانی بنویسی که " سبز باشد " . یا " سبز بشود " .
    اما ... این که کسی تو را " سبز " بخواهد ، خود مایه ی شادی ست .

    پاسخحذف
  2. سکوت ، آزمون سختی ست . بسیار سخت ! من البته اغلب در آن مردود شده ام ! حتی اگر به ظاهر لبهام دوخته باشند توی سرم پر از هیاهو و غوغاست. من سکوت را گاهی می فهمم . گاهی می شکنم . گاهی از دستش فرار می کنم . گاهی به آن پناه می برم . گاهی مقصر می دانمش . و این آخری ...
    خواندن تجربه ی تو اما ، زیبا بود .

    پاسخحذف
  3. سكوت، زبان حكمت ها و نشانه هاست. مجالي است براي گوش و هوش كه خود را بيازمايند تا چه اندازه مي شنوند و مي فهمند.

    پاسخحذف
  4. لاقل فکر میکنم که فهمیدم ....شاید دست خودت نبود نوشتت بیشتر از اونکه شعر باشه شبیه یه تجربه ی روانشناسی بود.. که روانشناس مینویسه ... واین یه ویژگی خوبه چه طوره یه نوشته تو اون قالب بنویسی .. به عنوان پیشنهاد

    پاسخحذف